چرا ما در هند به قانون اساسی احتیاج داریم

مثال آفریقای جنوبی یک روش خوب برای درک اینکه چرا ما به قانون اساسی احتیاج داریم و قانون اساسی چه کاری انجام می دهیم. ستمگر و مظلوم در این دموکراسی جدید قصد داشتند به عنوان برابر با هم زندگی کنند. اعتماد به یکدیگر برای آنها آسان نبود. آنها ترس خود را داشتند. آنها می خواستند از منافع خود محافظت کنند. اکثریت سیاهپوست مشتاق بودند که اطمینان حاصل کنند که اصل دموکراتیک حکومت اکثریت به خطر نمی افتد. آنها حقوق اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی می خواستند. اقلیت سفید مایل به محافظت از امتیازات و دارایی های خود بود.

پس از مذاکرات طولانی ، هر دو طرف با سازش موافقت کردند. سفید پوستان با اصل قانون اکثریت و یک نفر رای دادند. آنها همچنین موافقت کردند که برخی از حقوق اساسی را برای فقرا و کارگران بپذیرند. سیاه پوستان موافقت كردند كه قانون اکثریت مطلق نخواهد بود. آنها موافقت كردند كه اکثریت اموال اقلیت سفید را از بین نمی برند. این سازش آسان نبود. چگونه این سازش اجرا شد؟ حتی اگر آنها موفق به اعتماد به یکدیگر شدند ، چه تضمینی وجود داشت که این اعتماد در آینده شکسته نشود؟

تنها راه برای ایجاد و حفظ اعتماد به چنین شرایطی ، نوشتن برخی از قوانین بازی است که همه از آن پیروی می کنند. این قوانین چگونگی انتخاب حاکمان در آینده را بیان می کند. این قوانین همچنین تعیین می کند که دولت های منتخب چه کاری مجاز به انجام آن هستند و چه کاری نمی توانند انجام دهند. سرانجام این قوانین در مورد حقوق شهروند تصمیم می گیرند. این قوانین فقط درصورتی کار خواهد کرد که برنده نتواند آنها را به راحتی تغییر دهد. این همان کاری است که آفریقای جنوبی انجام داد. آنها در مورد برخی از قوانین اساسی موافقت کردند. آنها همچنین موافقت كردند كه این قوانین عالی خواهد بود ، كه هیچ دولتی قادر به نادیده گرفتن این موارد نخواهد بود. این مجموعه از قوانین اساسی قانون اساسی نامیده می شود.

ساخت قانون اساسی برای آفریقای جنوبی منحصر به فرد نیست. هر کشوری گروه های متنوعی از مردم دارد. رابطه آنها ممکن است به اندازه بین سفید پوستان و سیاه پوستان در آفریقای جنوبی بد نبوده باشد. اما در سراسر جهان مردم اختلاف نظر و علایق را دارند. چه دموکراتیک باشد یا نه ، بیشتر کشورهای جهان باید این قوانین اساسی را داشته باشند. این نه فقط در مورد دولت ها صدق می کند. هر ارتباطی باید قانون اساسی خود را داشته باشد. این می تواند یک باشگاه در منطقه شما ، یک جامعه تعاونی یا یک حزب سیاسی باشد ، همه آنها به یک قانون اساسی احتیاج دارند.

بنابراین ، قانون اساسی یک کشور مجموعه ای از قوانین مکتوب است که توسط همه افرادی که در یک کشور با هم زندگی می کنند پذیرفته می شود. قانون اساسی قانون عالی است که رابطه بین افرادی که در یک قلمرو زندگی می کنند (به نام شهروندان) و همچنین رابطه مردم و دولت تعیین می کند. قانون اساسی کارهای بسیاری را انجام می دهد:

• اول ، این یک درجه اعتماد و هماهنگی ایجاد می کند که برای افراد مختلف برای زندگی در کنار هم لازم است:

• دوم ، آن را مشخص می کند که چگونه دولت تشکیل خواهد شد ، چه کسی قدرت تصمیم گیری را خواهد داشت.

• سوم ، این محدودیت هایی را برای اختیارات دولت تعیین می کند و به ما می گوید که حقوق شهروندان چیست. وت

• چهارم ، آرمان های مردم را در مورد ایجاد یک جامعه خوب بیان می کند.

همه کشورهایی که قانون اساسی دارند لزوماً دموکراتیک نیستند. اما همه کشورهایی که دموکراتیک هستند قانون اساسی خواهند داشت. پس از جنگ استقلال علیه انگلیس ، آمریکایی ها خود را قانون اساسی دادند. پس از انقلاب ، مردم فرانسه قانون اساسی دموکراتیک را تصویب کردند. از آن زمان به بعد در همه دموکراسی ها به یک قانون اساسی کتبی تبدیل شده است.

  Language: Persian