ساخت آلمان و لتالی در هند

پس از سال 1848 ، ناسیونالیسم در اروپا از ارتباط خود با دموکراسی و انقلاب دور شد. احساسات ناسیونالیستی غالباً توسط محافظه کاران به دلیل ترویج قدرت دولتی و دستیابی به سلطه سیاسی بر اروپا بسیج می شد.

 این می تواند در فرایندی که آلمان و ایتالیا به عنوان کشورهای ملت متحد شدند ، مشاهده شود. همانطور که دیدید ، احساسات ناسیونالیستی در بین آلمانی های طبقه متوسط ​​، که در سال 1848 سعی در اتحاد مناطق مختلف کنفدراسیون آلمان به یک کشور ملت که توسط یک پارلمان منتخب حاکم بود ، گسترده بود. با این حال ، این ابتکار لیبرال برای ملت سازی توسط نیروهای ترکیبی سلطنت و ارتش سرکوب شد و توسط صاحبان بزرگ زمین (به نام جینکر) پروس پشتیبانی شد. از آن به بعد ، پروس رهبری جنبش اتحاد ملی را به عهده گرفت. وزیر ارشد آن ، اتو فون بیسمارک ، معمار این روند بود که با کمک ارتش و بوروکراسی پروس انجام شد. سه جنگ بیش از هفت سال – با اتریش ، دانمارک و فرانسه در پیروزی پروس به پایان رسید و روند اتحاد را به پایان رساند. در ژانویه سال 1871 ، پادشاه پروس ، ویلیام اول ، در مراسمی که در ورسای برگزار شد ، امپراتور آلمان اعلام شد.

 در صبح تلخ سرد 18 ژانویه 1871 ، مجمع متشکل از شاهزادگان کشورهای آلمان ، نمایندگان ارتش ، وزرای مهم پروس از جمله وزیر ارشد اتو فون بیسمارک در سالن بی نظیر آینه های موجود در کاخ ورسای جمع شدند تا امپراتوری جدید آلمانی را به سرپرستی کایزر ویلیام اول پروسیه از پروسیا به سر برد.

روند ملت سازی در آلمان تسلط بر قدرت دولت پروس را نشان داده بود. دولت جدید تأکید جدی بر نوسازی ارز ، بانکداری ، سیستم های قانونی و قضایی در آلمان کرد. اقدامات و شیوه های پروس اغلب به الگویی برای بقیه آلمان تبدیل می شود.

  Language: Persian